امام خمینی(ره) خواب دیده بود در نجف وفات یافته و تدفین میشود اما آیتالله کشمیری در تعبیر خواب ایشان گفته بود: شما در ایران فوت میکنید و در ایران دفن میشوید.
به گزارش خبرنگار آیین و اندیشه خبرگزاری فارس، مردم قم هیچگاه یاد و خاطره بزرگمردی از تبار خاندان آلالله را از یاد نمیبرند که در هجدهم فروردین سال 1378 روی در نقاب خاک کشید و روح ملکوتیاش به سوی دیار محبوب پرواز کرد؛ او کسی نیست جز آیتالله سیدعبدالکریم کشمیری رضوی.
جد پدری وی سیدحسن کشمیری از علمای کربلا و از صاحبان کرامت بود و مردم تبریز از ایشان تقلید میکردند، نقل میکنند که آشیخ عبدالکریم حائری یزدی از شاگردان جد پدری ایشان بوده است.
جد مادری آیتالله کشمیری هم آیتالله سید محمد کاظم طباطبایی یزدی صاحب کتاب وزین «عروه» است و این گونه بود که عشق به دروس دینی در خانواده آیتالله ریشه دوانده بود و به همین جهت از 15 سالگی آیتالله کشمیری قدم در تحصیل علوم دینی گذاشت.
* بهترین موقعیت عرفانی آیتالله کشمیری
بعدها که آوازه شهرت او در حوزه پیچید و توانست پلههای پیشرفت روحی و معنوی را در کنار تحصیل و تدریس بپیماید، او که مدت 10 سال تنها به فاصله یک دیوار با استاد عرفانش آخوند کاشی فاصله داشت، از موقعیت پیشآمده بهترین بهرهبرداری کرد و توانست در این مدت به ارتقای پرورش روح و بندگی متواضعانه خداوند بپردازد.

هر چند که غیر از آخوند کاشی پای درس عرفان شیخ مرتضی طالقانی و سید علی قاضی حاضر شد و 5 سال در خدمت علامه قاضی گذراند، وی درباره استادش چنین بیان میکرد: «انسان ملکوتی و الهی است، فانی فی الله بود، شخص بزرگی بود»، درباره دستوری که استادش سید قاضی به او داده بود، از گفتن 40 بار ذکر ابتدایی «یا حی یا قیوم» تا 400 بار ذکر یونسیه «لا اله الا أنت سبحانک إنّی کُنت من الظالمین» سخن میگفت.
*نظر آیتالله کشمیری درباره آیتالله بهجت
در حوزه علمیه نجف اشرف با آیت الله بهجت آشنا شد و بهجت العرفا را از طلاب مهذب نجف معرفی کرد، در همین حوزه بود که امام خمینی(ره) 2 بار از او خواسته بود که پیشش بیاید تا تعبیر خواب را برای او بازگو کند، چرا که امام خمینی(ره) خواب دیده بود که در نجف وفات یافته و دفنش کردهاند، اما آیتالله کشمیری در تعبیر خواب ایشان گفته بود: نه؛ شما در ایران فوت میکنید و در ایران دفن میشوید.
از جهت عرفانی، بزرگی روح و آرامش باطن، امام را خیلی بزرگ میدید و میگفت: «امام؛ خیلی بزرگ است؛ نظیر ندارد. اراده عجیبی داشت؛ مستقیم در کارش بود، روی ثبات است؛ انگار آن شیء را میدید».

*علت موفقیت آیتالله قاضی از منظر شاگردش
هر چند که آیتالله کشمیری در برخی موارد با احتیاط صحبت میکرد، اما بیشتر دوست داشت که درباره استادش مرحوم آیتالله قاضی مطالبی را بیان کند، علت موفقیت استادش را سجدههای بسیار، زیاد روزه گرفتن، عدم ترک ذکر یونسیه و توکل زیاد بر خدا میدانست و آیتالله بهجت را بهترین شاگرد آیتالله سیدعلی قاضی بیان میکرد.
با اینکه در عرفان گامهای استواری را پیموده بود، اما هیچگاه برای ارشاد و هدایت مردم کم نمیگذاشت و همیشه مردم مشتاق را به گرفتن روزه زیاد، کم خوابی، مواظبت بر نماز شب و انجام ذکر یونسیه توصیه میکرد و میگفت: «عبادت کنید؛ بندگی، همین ذکر یونسیه را شما بگویید، برای شما سیر برزخی میشود؛ خدا شاهد است؛ مداومت کنید، «و ادمتم ذکره». متواضع بشوید، «من تواضع لله رفعه الله»».
اما با این وجود بر لزوم حضور یک استاد اخلاق برای طی مدارج عرفانی همیشه تأکید داشت و میگفت: «بی استاد نمیشود، تمام امور استاد میخواهد»، چرا که بهترین دلیل و استشهاد استاد آیه «الحمدلله رب العالمین» بود.
*بهترین راه رفاقت با امام زمان(عج)
همچنین آیتالله کشمیری برای نزدیکی هر چه بیشتر به امام زمان(عج) خلوت روزی یک ساعت با حضرت(عج) را بهترین راهکار قلمداد میکرد و تأکید داشت که این عمل همراه با قرائت زیارت «آل یاسین» و زیاد خواندن ذکرهای «یا صاحب الزمان اغثنی» «یا صاحب الزمان ادرکنی» و «المستعان بک یا بن الحسن» منجر میشود تا انسان یک مقداری با حضرت(عج) رفاقت پیدا کند، با این حال توسل به خود امام زمان(عج) و قسم دادن خداوند به حق امام زمان را بهترین راهکار برای تعجیل فرج میدانست.

از علاقهمندیهای آیتالله کشمیری در میان عبادتگاههای نجف میتوان به قبرستان وادیالاسلام اشاره کرد، زیرا هنگامی که از آن مکان در نزد ایشان سخنی به میان میآمد با تبسمی همراه انبساط روحی میگفت: «روح و ریحان؛ بهشت است وادی السلام، به حدی عشق به وادی داشتم که مباحثهمان را هم در وادی گذاشته بودیم و مباحثه میکردم، نماز جماعت میخواندم».
راز مقامات عرفانی مرحوم نخودکی از زبان آیتالله کشمیری
آیتالله کشمیری میگوید: مرحوم شیخ حسنعلی نخودکی اصفهانی تا چهار سال در مشهد مقدس، هر شب تا صبح قرآن را ختم و به امام رضا(ع) هدیه میکرد تا به آن مقامات رسید؛ ای کاش به جای تدریس بعضی کتابها در جوانی قرآن میخواندم.
به گزارش فارس، آیتالله سید عبدالکریم رضوی کشمیری در تاریخ 1343 هجری قمری در خانوادهای از تبار سادات و روحانی در نجف اشرف چشم به جهان گشود. از طرف پدر به جد بزرگوارش اسوه علم و عرفان آیتالله سید حسن کشمیری و از طرف مادر به فقیه متبحر، سید محمد کاظم یزدی صاحب کتاب «عروة الوثقی» منتسب بود.
پدرش حجتالاسلام سید محمدعلی کشمیری بود که در کربلا به دنیا آمد و پس از مراحل تحصیل، داماد آیتالله سید محمد کاظم یزدی شد و به زهد و تعبد و روحانیت، معروف و مشهور شد. همچنین مادر آیتالله کشمیری زنی پاکدامن، مؤمنه و فرزند آیتالله سید محمد کاظم یزدی بود که از نظر شهرت مرجعیت و فقاهت در نزد علما زبانزد بود.
این استاد فرزانه از اوائل طفولیت به دستور والد گرامی خویش به علوم دینی روی آورد و چون از حافظه و استعدادی قوی برخوردار بود ترقی و پیشرفت سریعی داشت تا آن جا که روزی یازده درس از فقه و اصول و فلسفه و ادبیات و ... تدریس میکرد.
هجرت از نجف
از آیتالله کشمیری سؤال شد: با وجود آن همه علاقهای که به نجف داشتید چرا به ایران آمدید؟
پاسخ داد: روزی در صحن امیرالمؤمنین(ع) بودم کسی از من پرسید: صدام چطور آدمی است؟
گفتم: «کلب عقور» (سگ گزنده و نیش زن است)
فردا بعضی از آشنایان برایم خبر آوردند که اسم تو را حزب بعث در لیست دستگیر شوندگان و اخراجیها نوشتهاند.
صدام هم کسی نبود که از این مسائل به سادگی بگذرد، لاجرم با خوف و عواقب بعدی و اصرار بعضی به ایران آمدم آن هم با دست خالی، حتی دفتر جزوات اذکار و اخلاق را از من گرفتند.
به دنبال اولیاء خدا
آیتالله کشمیری از طفولیت با جذبهای که در وجودش بود، به سوی حق و اولیاء الهی کشیده میشد از این رو با اینکه نوجوان بود ملاقات با بزرگان نصیبشان میشد و آنها را دوست میداشت و میگفت: «من از اول دنبال پیرمردها بودم و رفیق جوان کم داشتم ... و هر کدام را میدیدم که بویی از طریق اهلبیت علیهمالسلام برده باشد دستورالعملی از آنها میگرفتم.»
اولین کسی که این عالم ربانی را در سنین کوچکی متذکر شد که دنبال حقایق برود مرحوم شیخ مرتضی طالقانی بود. آیتالله کشمیری داستان را این گونه تعریف کردهاند:
«روزی نزدیک مدرسه جدم سید کاظم یزدی، با بچههای هم سن و سال بازی میکردم، شیخ تا مرا دید اشاره کرد بیا نزدم، نزدش رفتم و فرمود: در مغزت نور است با بچهها بازی نکن که تو به درد بازی نمیخوری!

* ویژگیهای آیتالله سید عبدالکریم کشمیری(ره)
تجلیل از بزرگان
این استاد فرزانه، عدهای از بزرگان اخلاق و عرفان را با احترام و با تجلیل یاد میکرد که بعضی از آنها را به عنوان ادای حق اساتید و بعضی را به خاطر مقامات آنها، متذکر میشد، مانند: ملا حسینقلی همدانی، آقا سید احمد کربلایی، آقا سید علی قاضی، سید مرتضی کشمیری، شیخ زین العابدین مرندی، شیخ طه نجف، شیخ مرتضی طالقانی، شیخ علی اکبر اراکی، آقا سید حسن کشمیری، آقا سید هاشم حداد، آقا سید عبدالغفار مازندرانی، مستور آقا شیرازی، شیخ حسنعلی نخودکی اصفهانی و ... .
انس حقیقی با قرآن کریم
آیتالله کشمیری،حافظ کل قرآن نبود، ولی آیات ممتاز و قبل و بعد آیات را از حفظ میخواند و در موارد استخاره زیاد دیده شد که با آیات قرآن پاسخ میداد و می گفت: در زمانی که نجف اشرف بودم، هر سه روز یک ختم قرآن میکردم، و در حل مشکل افراد، بسیار شنیده شد که به بعضی سورهها و آیات قرآنی حواله میداد.
از این رو وقتی یکی از اهل دانش که با خانوادهاش مشکلی داشت و به حضور وی آمد و راه حلی درخواست کرد، گفت:
قرآن بخوانید تا این مشکل حل شود. آن شخص گفت: مدتهاست که لای قرآن را باز نکردهام!
زمانی هم برای ترغیب به خواندن قرآن میفرمود:
مرحوم شیخ حسنعلی نخودکی اصفهانی تا چهار سال در مشهد مقدس، هر شب تا صبح، قرآن را ختم میکرد و به امام رضا علیهالسلام هدیه میکرد، تا به آن مقامات رسید.
نقل شده از تلامذه مرحوم آیتالله شیخ مجتبی لنکرانی استاد حوزه علمیه نجف که آیتالله کشمیری، بعضی درسهای سطح را نزد وی خواند که ایشان اواخر عمر قرآن بسیار می خواند، و گاهی میگفت: کاش به جای تدریس بعضی کتابها در جوانی، قرآن میخواندم!
تا اینکه روزی از آیتالله کشمیری نیز مانند همین کلام شنیده شد!!
اعتقاد راسخ به ولایت ائمه معصومین (ع)
سیره استاد در سه چیز بود:
معرفت نفس، معرفت ولایت، معرفت رب
ولی حساسیت و تعصب خاصی درباره ولایت داشت که بارها از جنابش ظاهر شد. وقتی شخصی به منزل استاد آمده بود و از کسی که اهل دانش بود و منصبی داشت صحبت کرد، که آن کس حق حضرت زهرا سلامالله علیها را منکر و مانند اهل سنت نظر داد! به قدری ناراحت و عصبانی شد که با تمام وجود به گوینده آن هجوم برد به طوری که هیچ گاه چنین حالتی در وی مشاهده نشده بود و عجیب آنکه مدتی بعد، آن شخص از مسئولیتی که داشت برکنار شد.
وفات
این مصباح هدایت در اواخر ماه مبارک رمضان سال 1419 به علت عارضه سکته قلبی در یکی از بیمارستانهای تهران بستری شده و حدود سه ماه در بیهوشی به سر برد تا اینکه در روز چهارشنبه 18 فروردین 1378 (بیستم ذی الحجه 1419) در سن 74 سالگی به لقاء محبوب شتافت.هنگامی که خبر رحلت این عالم مجاهد در شهر قم پیچید، شهر یکپارچه سیاهپوش شد. بعد از انتقال پیکر مطهرش از تهران به قم ، آیتالله بهجت(ره) در صحن حرم حضرت معصومه(س) بر ایشان نماز خواند و بالای سر مرقد مطهر حضرت معصومه(س) کنار قبر علامه سید محمدحسین طباطبایی به خاک سپرده شد.
آری! با اینکه سالها از وفات این عالم ربانی میگذرد، اما همچنان سخنان شیوا و معنادار این عارف بالله در اذهان باقی مانده است، یادش گرامی و راهش پر رهرو باد.